آریناآرینا، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

آرینا مو فرفری

عکس های اولین سفر سال 91

شاهین شهر اردیبهشت ماه سال 91                   وقتی  چمدونو آوردم تا وسایلمونو جمع و جور کنم دیدم آرینا بیشتر از من عجله داره.... آرینا دوباره در قهر چقدر بگم آرینا مامانی نرو بالا .....عاقبت می شه این ... آرینا در جستجوی طوطو...   دوستای گلم خیلی از عکسائی که گرفتم خانوادگی هستن آخه مگه خاله ها می ذاشتن آرینا عکس تکی بگیره انشااله سفر بعدی عکسای بیشتری می ذارم. ...
10 ارديبهشت 1391

سلام ...سلام ...سلام

سلام به همه دوستای گلم قبل از هرچیز باید بگم در این مدت کوتاه غیبتم در نت خیلی خیلی دلم براتون تنگ شده بود. علت غیبت مامانی از این قرار بود که روز دوشنبه وقتی بابائی از سرکار اومد خونه گفت :یکی از همکاراش می خواد آخر هفته بره اصفهان ،اگر دوست دارید ما هم بریم. مامانی : نیکی و پرسش؟؟؟؟!!!!!!  مامانی از خوشحالی بال در اورد. چرا مامانی پستی راجع به سفر نذاشت؟؟؟ وقتی تصمیم به رفتن قطعی شد مامانی و بابائی برای اینکه مامان بزرگ و خاله ها و دائی رضا رو غالفگیر کنن اصلا خبر ندادن که دارن می رن شاهین شهر تا وقتی رسیدیم خونه مامان بزرگ همه از دیدن ما غافلگیر بشن و چون خاله ها هرروز به وب آری...
9 ارديبهشت 1391

دل نگرانی های مادرانه

    آرینای عزیزم از همون لحظه تولد وقتی چهره معصوم و نگاه پر معنات در وجودم حس زیبای مادر بودن را شکوفا کرد  دل نگرانی هام برای شما  لحظه به لحظه  بیشتر و بیشتر می شه شاید دلیلش اینه که لحظه به لحظه بیشتر و بیشتر عاشقت می شم دل نگرانی هائی که مدام با من هستن ، حتی در خواب شبانه. شب بود و شما توی اتاق خواب بودی و من برای خرید از خونه می رم بیرون و شما رو تو خونه تنها می ذارم کاری که تا این لحظه انجام ندادم  (هیچ وقت تنهات نمی ذارم حتی برای یک ثانیه) چند دقیقه بعد به خودم میگم اگه آرینا از خواب بیدار بشه چی؟؟؟ آرینام وقتی از خواب بیدار بشه و اتاق تاری...
4 ارديبهشت 1391

بازگشت جوجو طلا...

                                         جوجه طلائی مامان              وقتی خاله سمیه (خانم همسایه) جریان جوجه طلائی رو شنید             به شما یه جوجه طلائی داد البته از نوع اسباب بازی.ممنون خاله سمیه.                    خیالم راحته  ...
3 ارديبهشت 1391

پیامی برای عاشق باران و مامان روژینا جان

سلام به دوستای گلم مامان باران جان و مامان روژینا جان خواستم موضوعی رو به اطلاع شما برسونم. من وقتی به وبلاگ شما سر می زنم متاسفانه موقع گذاشتن کامنت مشکل دارم زمانیکه کد ارسال مطلبو وارد می کنم ارسال انجام نمی شه و من از این بابت خیلی ناراحتم چون کوتاهی از بنده نیست. مامان باران جان من قبلا خیلی راحت برای شما کامنت می ذاشتم و مشکلی نداشتم اما از زمانی که کد ارسال به صورت حروف نوشته شده من هر کاری می کنم کامنتم ارسال نمی شه.متاسفانه وب شما  در نی نی وبلاگ هم نیست تا بتونم تلگراف بزنم.   ...
2 ارديبهشت 1391

مدل جدید غذا خوردن آرینا

               نفسم مامانی برای شما غذا آماده کرده تا نوش جان کنی اما آرینا کجاست؟؟؟ بله آرینا خانم کفگیر به دست میاد سمت مامانی مامانی: آرینا گلی با کفگیر می خوای غذا بخوری؟؟؟؟ آرینا : سرتو تکون می دی و میگی... آ مامانی : خوب ، باشه آرینا خیلی با اشتها و به به و چه چه غذاشو نوش جان کرد اونم نه با قاشق با کفگیر.      ...
2 ارديبهشت 1391

آرینا گل مامان و بابا

        بابا میگه : آرینا گله ؟؟؟  خیلی غیره منتظره آرینا جواب می ده.... بلهههههههههههه  قربونت برم که وقتی کلمه ائی رو بخوای با هیجان بگی اون کلمه رو می کشی . عزیزم گل یکی یدونه مامان و بابا هستی.             ...
1 ارديبهشت 1391