مهمان نوازی آرینا
دخترکم
امروز خاله سمیه (خانم همسایه)همراه دخترش کیمیا جون اومدن خونه ما.و شما حسابی مهمان نوازی
کردی.وقتی خاله سمیه و کیمیا اومدن خونه ما اول کلی ذوق کردی و خوشحال شدی.
اما بعد وقتی کیمیا با حالت سینه خیز اومد طرفت و دست کوچولوشو گذاشت روی پاهات آروم آروم
پاتو می کشیدی عقب و با زبون بی زبونی می گفتی که به شما دست نزنه.
وقتی مامانی اسباب بازی های شما رو آورد برای کیمیا جون ،تازه داستان شروع شد.
اول چشمات به اسباب بازی هات خیره شد و بعد یکی یکی اسباب بازی هاتو از دست کیمیا
می گرفتی و می گفتی نه نه .حتی نذاشتی یک دقیقه هم اسباب بازی هاتو دستش بگیره.
طفلی کیمیا جون.....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی