ماجرای برق رفتن خونه ی ما...
فلفلی مامان
امروز قبل از ظهر برق خونه رفت و شما با اینکه علاقه زیادی به تلویزیون نداری وقتی دیدی که tv خاموش
شد با اشاره و اصرار زیاد می خواستی که tv برات روشن کنم .حالا بیا و درستش کن......
توضیح دادن هم که فایده ائی نداره حالا مامانی از کجا برق بیاره!!!!!!!!!!!!!!!!
مامانی:کلاغه میگه...
آرینا:گار گار نه (یعنی کلاغ بازی نهههههههههههه)
مامانی:توپ بازی ، نقاشی و.......
آرینا:نههههههههههههههههههه
بالاخره مامانی فکر چاره کرد و تا اومدن برق فیلم های مورد علاقه ت که نقش اولشو خودت بازی
می کنی و روی دوربین برای شما گذاشت تا راضی شدی .
مامانی :اوهههههههههه.
آرینا جونم بخاطر اینکه این روزا عکس گرفتن از شما خیلی سخت شده مامانی از عکسای خوشگلی که
کوچولوتر بودی استفاده می کنه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی