آریناآرینا، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره

آرینا مو فرفری

ماجرای برق رفتن خونه ی ما...

1390/11/24 1:35
نویسنده : مامان آرینا
927 بازدید
اشتراک گذاری

فلفلی مامان

امروز قبل از ظهر برق خونه رفت و شما با اینکه علاقه زیادی به تلویزیون نداری وقتی دیدی که tv خاموش

شد با اشاره و اصرار زیاد می خواستی که tv برات روشن کنم .حالا بیا و درستش کن......

توضیح دادن هم که فایده ائی نداره حالا مامانی از کجا برق بیاره!!!!!!!!!!!!!!!!

مامانی:کلاغه میگه...

آرینا:گار گار نه (یعنی کلاغ بازی نهههههههههههه)

مامانی:توپ بازی ، نقاشی و.......

آرینا:نههههههههههههههههههه

بالاخره مامانی فکر چاره کرد و تا اومدن برق فیلم های مورد علاقه ت که نقش اولشو خودت بازی

 می کنی و روی دوربین برای شما گذاشت تا راضی شدی . 

مامانی :اوهههههههههه.

آرینا جونم بخاطر اینکه این روزا عکس گرفتن از شما خیلی سخت شده مامانی از عکسای خوشگلی که

کوچولوتر بودی استفاده می کنه.

                 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

نرگسی
24 بهمن 90 1:34
اون لپا جون میده واسه گاز گرفتننننننننن..

اوه اوه خاله جون نمی دونی اون موقع یه آرینا بود و لپاش.
مامان حنا
24 بهمن 90 4:12
عزیزم فدای اون کنجکاویو سوال کردنت
ماشاله هزار ماشالله توپول بودی عزیزم
خانومی از طرف من از اون لپاش محکم ماچش کنید


خدا نکنه خاله جونم.خاله از وقتی شروع کردم به راه رفتن دیگه وقت نشستن نداشتم و مدام راه می رم واسه همین لاغر شدم.
ما مان سونیا
24 بهمن 90 22:53
ای جونم خاله به اون تلوزیون دیدنت که مثل مکتب رفتن حسنیه جیگر طلا @
مامانی ببوس خانمی رو از طرف خاله


دقیقا خاله جون.چشم حتما.من وآرینا می بوسیمتون.
مامان پارسا
25 بهمن 90 1:03
عشق کوچولویه خاله.از اولش فلفلی بودیا .لپاشو ببین.چشاشو ببین.عاشختم خاله جونی


ممنون خاله جون از لطفی که به ما دارید.من و آرینا هم عاشقتونیم.
مامان پریسا
25 بهمن 90 1:11
دیگه باید مطابق میلشون باشیم چاره ایی نیست


فرزند سالاری که میگن همینه خواهر جون.
مامان فرنيا
25 بهمن 90 12:26
اخ كه عكس گرفتن مشكل بزرگيه همه عكسها با اين وروجكها تار ميشه موندم فرنيا عكسهاي عيد را توي اتليه چيكار ميكنه


مامانی این روزا تا می خوام عکس بگیرم آرنیا می خواد فیلم و عکساشو ببینه و اصلا نمی ذاره عکس بگیرم وروجک.