ای آرام دلم....
دل آرام منو آرامش دل...... آرینای مامان.... همیشه با کارا و شیرین زبونیات دل مامانی و بابائی رو می بری... اما امروز با روزای دیگه خیلی فرق داشت کاری کردی که هیچ وقت از ذهنم پاک نمی شه..... داخل آشپزخونه مشغول غذا درست کردن بودم که اومدی پیشم و دستای کوچولوتو به طرفم بلند کردی و گفتی مامان بیا... بیا... اول فکر کردم می خوای بغلت کنم اما.... ...
نویسنده :
مامان آرینا
10:27