آریناآرینا، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

آرینا مو فرفری

لالائی برای عروسک

1390/11/4 0:39
نویسنده : مامان آرینا
1,384 بازدید
اشتراک گذاری

عروسکم

امروز هم با یک کار با نمک  دیگه مامانی غافلگیر شد.

مشغول بازی بودی که متوجه شدم سر وصدای شما نمی یاد ،وقتی مامانی رسید بالای سر شما

فکر می کنی چی دید؟

یکی از عروسکاتو که این روزها خیلی بهش علاقه پیدا کردی و روی بالش رو به شکم خوابونده بودی

 و با دست کوچولوت آروم آروم می زدی پشت کمر عروسکت و می گفتی  هیش ، هیش ، هیش.

ملوسکم ، داشتی عروسکتو لالائی می کردی که بخوابه.

                                                       

                        

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان نادیا و نلیا
4 بهمن 90 10:08
آخخخخخخی الهی ....دختر خوب و نازنین...


ممنون خاله مهربون.
رایین .که مامان بهم میگه پسر مهربون
4 بهمن 90 14:45
سلام

ممنونم که به وبلاگه پسرم اومدین و نظر دادین و از همه مهمتر باعث شدین با شما اشنا بشیم. دخمل نازی دارین از روش حساببببی ماچ کنین


سلام دوست خوبم.امیدوارم دوستای خوبی برای هم باشیم.
مامان مانی
4 بهمن 90 15:24
نازی که اینقد باهوش و بانمکی


مرسی خاله جونم.
مامان ماهان نفسی
4 بهمن 90 15:50
چه گل پسر نازی الاهی قربونش برم دریای نمک خدا حفظش کنه


خاله من دخترم هرچند که از شیطونی از پسرا چیزی کم ندارم.خاله لطفا آدرس وبتون رو برام بذارید.
خاله ی امیرعلی
4 بهمن 90 19:05
سلام
الهه هستم و خیلی ممنونم به ما سرزدید آریناجونم چه قدر خشگل و بامزس من عاشق مو فرفریم
گاهی اوقات بچه ها کارایی میکنن که ما بزرگتا توش میمونیم بچه های تو سن آریناجون همش در حال تقلید از کارای ما بزرگترا هستن پس باید مواظب رفتارای خود باشیم
بازم پیشمون بیاین خوشحال میشم بیشتر اشنا بشیم


سلام خاله مهربون.ممنون که وقت گذاشتید و به وبلاگ آرینا سرزدید.شما لطف دارید.
دقیقا همین طوره که شما فرمودید.چشم حتما.
عاشق باران
4 بهمن 90 22:29
چقدر قشنگه این لحظات


واقعا دیدن این لحظات خیلی شیرین و به یادماندنی هستن.
مامان پارسا قند عسل
4 بهمن 90 23:27
ای دخمر شیطون و بامزه.از اون ناقلاهاییا.عسل خاله


خیلی بلام خاله جون.
مامان نادیا و نلیا
5 بهمن 90 9:04
آخییییی عزییییزم....دخترک مهربون


مرسی خاله مهربونم.
مامان حنا
5 بهمن 90 17:46
ای جونم عزیز خاله قربون اون لالایی کردنت برم عجله نکن زودی بزرگ میشیو برای نی نی خودت لالایی میخونی انشالله
ببببببببببوووووووووووووووووسسسسسسسسسس


خاله جون فعلا تمرین می کنم.می بوسمتون.
مامان علی
5 بهمن 90 21:56
قربونت برم خاله من فکر می کردم تو توی شیطنت ممتازی نگو تو احساس هم یکه یکی بوسسسسسسسسسسسسس


خاله جون من خیلی بلام کجاشو دیدین.می بوسمتون.
مامانی یکتا
6 بهمن 90 0:37
الهی.آرینای شیرین و دوست داشتنی.
مامانی آریناجون رو بوسش کن ازطرف من.خیلی دوسش دارم.


خاله جون ممنون از محبتتون.چشم. من و آرینا می بوسیمتون.
مهسا
6 بهمن 90 17:28
سلام. مرسی که به وبلاگ پسر کوچولوی من سر زدید. خیلی دوست دارم که با ه9م دوست باشیم ومن از تجربیات شما استفاده کنم.

سلام خاله جون.ممنون که وقت گذاشتید و به وبلاگ دخترم آرینا سرزید.من هم از آشنائی با شما خوشحالم و امیدوارم دوستای خوبی برای هم باشیم.