آریناآرینا، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

آرینا مو فرفری

ابتکار آرینا

1390/11/7 0:43
نویسنده : مامان آرینا
1,839 بازدید
اشتراک گذاری

این هم یه نوع ابتکار دیگه......

آرینا ، دیگه نمی دونم از دست شما چکار کنم.(بدون شرح)

            

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (18)

مامان حنا
7 بهمن 90 3:11
نیگا تورو خدا ببین کجا رفته نشسته خانومی یه چیزی بهت بگم منم الان میرم عکس حنا جونمم میزارم ببین دقیقا مثل آرینا جونم اونجوری با صندلی رفته نشسته چقده کار بچه ها شبیه به همه
آرینا عزیز دلمه ببوسش خیلی دوسش دارم خیلیییییییییییییییییی


خاله جون عکس حنای عزیزمو دیدم.مامانی ،عجب دخترای شیطونی داریماااااااااااااااااااااااااااا.من و آرینا هم خیلی دوستون داریم.
مامان سانلي
7 بهمن 90 4:01
آرينا جون نكن خاله خدايي نكرده ميافتي. چه بانمك هم نشستي نكنه خونه خاله است.فداي ژستت بشم من خاله.من وسانلي خيلي دوست داريم.واينم يه بوس خوشگل براي تو آريناي خودم


خاله تو یه چشم بهم زدن رفتم بالا مامانی هم وقتی منو دید با خونسردی اومدم به طرفم و بابائی ازم عکس گرفت.بعدشم مامانی صندلی منو قایم کرد نمی دونم چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان گلی من و آرینا هم شما رو خیلی دوست داریم.
مامان نادیا و نلیا
7 بهمن 90 10:18
جیگری عزیزم


ممنون خاله جونم.
مرجان مامان پریساجون
7 بهمن 90 10:21
سلام عزیزم،دخمل بانمک و نازی داری ماشاله.
ببوسش .با اجازه لینکتون می کنم.



سلام خاله مهربون،ممنون نظره لطفتونه.من هم با کمال میل لینکتون کردم.
مامن بردیا
7 بهمن 90 12:45
عزیزم شما خیلی نازی آفرین به این ابتکار


ممنون خاله مهربون.
مامان پارسا قند عسل
7 بهمن 90 14:08
امان از دست این دخمر وروجک.
چه قیافه ای هم گرفته فسقلی


امان امان از دست آرینا بلا.فکر کنم احساس پادشاهی بهش دست داده.
نرگسی
7 بهمن 90 16:10
قربونش برم


خدا نکنه خاله جونم.
شکلات مامانی وباباش
7 بهمن 90 16:12
خاله قربونت بشه وروجک


خدا نکنه خاله جونم.
نرگسی
7 بهمن 90 16:14
سلام خیلی ممنونم.همین طور شما دوست عززیز


سلام عزیزم.مرسی گلم.
مامان علی
7 بهمن 90 16:19
جیگرشو سرکار علیه چه خوشمزه نشسته رو تخت پادشاهیش تورو خدا نگاش کن. مامانی من آخرش عقدهای میشم و این آرینا رو دندونش نمی گیرم


خاله جون خیلی خوشمزه نشسته و پادشاهی می کنه.خاله من هم شما رو خیلی دوست دارم.
مامان مانی
7 بهمن 90 16:26
نازی


ممنون خاله مهربون.
ایلیای عزیز
7 بهمن 90 16:40
سلام، خدا دختر عزیزتونو برای شما و شما رو برای اون حفظ کنه.
دختر خیلی عزیزی دارید. خوشحال شدم از ایمکه به وبلاگ ایلیا جان سر زدید.
ممنون


سلام.مرسی خاله مهربون.خواهش می کنم.
خاله ی امیرعلی
7 بهمن 90 17:36
سلام
بخدا کلی خندم گرفت با این شیطونت ارین جون
ازدست تو شیطون بلا


سلام خاله مهربون،کجاشو دیدین.
ناهید خانومی
7 بهمن 90 19:59
خدا حفظت کنه برا مامان و بابا ملوسک


مرسی خاله مهربون.
مامان سانای
8 بهمن 90 10:51
خوب موفرفری دوست داره رو صندلی خودش بشینه


درسته خاله جون اینم حرفیه.
مامان آیدین
8 بهمن 90 14:52
سلام آرینا جون خاله قربونت بره با صندلی روی مبل چی کار میکنی مواظب باش عسلم


خاله جون اگه این کارا رو نکنم که به من نمی گن آرینا.چشم خاله جون مواضب هستم.
زهره مامان آریان جون
9 بهمن 90 0:15
نازی چه ژستی گرفته.


تورو خدا می بینی خاله.پادشاهی می کنه.
مامان ماهان نفسی
9 بهمن 90 0:33
اخه دخملی اونجا جای بردن صندلی خدا نکرده میوفتی قربون اون شصت پات که اون طوری نگهداشتی


خاله جون هر کاری بگین از من برمیاد کجاشو دیدین.