آرينا جون نكن خاله خدايي نكرده ميافتي. چه بانمك هم نشستي نكنه خونه خاله است.فداي ژستت بشم من خاله.من وسانلي خيلي دوست داريم.واينم يه بوس خوشگل براي تو آريناي خودم
خاله تو یه چشم بهم زدن رفتم بالا مامانی هم وقتی منو دید با خونسردی اومدم به طرفم و بابائی ازم عکس گرفت.بعدشم مامانی صندلی منو قایم کرد نمی دونم چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مامان گلی من و آرینا هم شما رو خیلی دوست داریم.