آریناآرینا، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

آرینا مو فرفری

ماجراهای آرینا و آیسانا و مامانی _کلاغ پرررررررر....

1391/4/4 10:59
نویسنده : مامان آرینا
934 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

مامانی و آرینا و آیسانا مشغول بازی کلاغ پر هستن...

مامانی : کلاغ ........

آرینا : با هیجان و صدای بلند میگه پرررررررررررر...

آیسانا : با هیجان و صدای بلند میگه پپپپپپپپنج...

مامانی : خاله پنج نه ...

آیسانا : چهاررررر....

مامانی : نه عزیزم پرررر...

آیسانا : پرررررر....

بازی جدید ما  کلاغ پر با آموزش اعداد!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامان روشا
31 اردیبهشت 91 0:36
وای خدای من چه قدر با مزه.پس حسابی روزا مشغولی عزیزم.
واقعا آدم با بچه ها روحیه می گیره.


بله مامانی جون خیلی سرگرم شدیم همین که ارینا تنها نیست و همبازی داره خیلی خوشحالم.واقعا دنیای قشنگی دنیای کودکی وقتی با بچه ها بازی می کنی فکر از همه چیز ازاد می شه.
مامان کوروش ( زهره )
31 اردیبهشت 91 2:06
فدای خانوم خوشگله بشم من. عزیزمن موهاشوووو
ببوسیدش از طرف من


خدا نکنه خاله جون.چشم حتما عزیزم.می بوسمتون.
مامان مجتبی ومحمدرضاومهدیار
31 اردیبهشت 91 8:19
افرین به این مامانی خوب ومهربان که اینقدر برای دخمل گلش وقت میذاره


مرسی عزیزم وقتی تو شهر غریب باشی و کسی رو نداشته باشی تمام وقتت می شه برای دخترت.
مامان زهره
31 اردیبهشت 91 10:24
خيلي جالب بود.خوشم اومد كه با كلاغ دوست داري آموزش هايت را بدي.


مامانی جون فکر کنم این فسقلی ها به من اموزش بدن نه من بهشون خیلی شیطون بلان.
شیوا
31 اردیبهشت 91 11:14
نه نمیشه من باید یه روز بیام خونتون این بازی های آیسانا و آرینا رو میبینم البته با آرمان و این میشه ماجراهای ((آرینا و آیسنا و مامانی و آرمان و شیوا))


شیوا جون دیگه ببین چه ماجرائی بشه......
نسترن(مامان نیروانا)
31 اردیبهشت 91 11:39
ای جونم عزیز دلم...خیلی خوردنی هستی عروسک ناز نازی


جانت سلامت خاله جون ، مرسی.
مامانی وروجک
31 اردیبهشت 91 12:24
چقدر باحاله بازیتون و چه بچه های بامزه ای سرگرمتون کردن همیشه شاد و شنگول باشین ایشالله!


بازی با این فسقلی ها عالمی داره مامانی جون .مرسی شما هم همیشه شاد و شنگول باشین.
مهدی کوچولو
31 اردیبهشت 91 12:31
مامانی بهتر نیست فکر یه همبازی دایمی باشیدمن که حتی از فکر کردن بهش رعشه بر اندامم میوفته خواهر


اوووووه نه .مامانی جون فعلا این شیطون بلا ها رو بزرگ کنیم شاهکار کردیم.
مامان زهرا
31 اردیبهشت 91 16:10
حیف!!!!!
کاش خونه ما هم نزدیک شما بود تا هم آرینا جون از تنهایی در میومد! هم زهرای من کلالغ پر بازی میکرد و آموزش اعداد میدید


ای کاش عزیزم.زهرای شما هم تنهاست خیلی دلم گرفت گلم.یه جوری شمردن اعداد رو یاد می گرفتن که هیچ وقت یادشون نره!!!!!!!!!!!!!
الهه مامان یسنا
31 اردیبهشت 91 17:25
ای خدا این بچه ها هر لحظه شون پر از انرژیه


انرژی که تمام نمی شه انشااله همیشه پر از انرژی باشن.
مامان نفس طلایی
31 اردیبهشت 91 18:32
عاشق کلاغ پرم


منم این بازی رو دوست دارم.
مامان دینا
1 خرداد 91 1:23
ای جونم ......این هم ورژن جدید بازی کلاغ پر دیگه
ilijoon
1 خرداد 91 8:35